محل تبلیغات شما



دوست خوبم سلام 

دو روز پیش من محتوایی نشر دادم. که طولی نکشید فهمیدم چقدر محتوایم نامناسب بود. و از هر کسی که خوانده من معذرت خواهی میکنم و میگویم این محتوا اصلا صحیح نبود."منظور من محتوای آیا با تغییر فکر میتوان خودیی کرد هست که بعدا محتوا را اصلاح کردم" 

دوست خوبم نزدیک ترین حالت به خداوند شکر گذاری و قدر دانی داست. 

من برای تک تک سلولهای بدنم. از خداوند سپاسگذارم. برای بند بند انگشتانم از الله مهربان سپاسگزار و قدردانم. برای هوایی که نفس میکشم. برای پاهایی که با آنها راه می روم. برای 2 چشمی که با آن میبینم از خداوند سپاسگزارم. برای پدر و مادرم از خداوند سپاسگزارم.

دوست عزیزم ما تنها میتوانیم در این عالم مثبت بگوییم. و قدر دان باشیم. چرا که ذات الله مثبت است. و تمام آسمان و زمین برای او سجده میکنند. 

منفی گویی راه شیطان است. و مثبت نگری راه الله.


درود به تو دوست خوبم 

آیا اگر فکرت را عوض کنی میتوانی خودیی کنی؟آیا اگر یک روانشناس نسخه داد که میتوانی خودیی کنی دیگه مشکلی نداره؟

آیا اگر تو اینترنت مقاله ای خوندی که این کار خوبه دیگه مشکلی نداره؟

بیاییم دست و پای نفسمان را کوتاه کنیم و چشمان نفسمان را ببندیم. »

دوست خوبم من در این مورد دیشب مفصل توضییح دادم. اما صبح دیدم خیلی سنگین در این مورد نوشتم و شاید افرادی نتوانند این را درک کنند و به جای سود داشتن برایشان مضر باشد. برای همین تصمیم گرفتم پاک کنم و یکبار دیگر قشنگ تر توضییح دهم. 

حضرت علی میفرماید ای انسان اگر حاکم مغز خود نباشی محکوم دیگران خواهی بود. 

دوست من وقتی وجود مقدس الله میگوید گناه کبیره هیچ مرجعی نمیتواند چه عالم باشد و چه غیر عالم بگوید این عمل شیطانی درست است. 

دوست عزیزم آیا جاضری از دست هات. از پاهات و از چشم هات بگذری. همه ی این ها را چند میفروشی. آیا میتونی فکرت را عوض کنی و کلیه هات را بفروشی. 

دوست من پس نمیشه فکرمون  را عوض کنیم و خودیی کنیم. چون ماهیت این کار شرک است. چون ماهیت این کار کفر به الله است.

و خیلی تاثیرات روحی دیگر که در ادامه خواهم گفت.

اگر فقر میخوای مشکلی نداره میتونی خودیی کنی. اگر بدبختی میخوای هیچ مشکلی نداره انجام بده. اگر میخوای همه تو را طرد کنند مشکلی نداره انجام بده. 

دوست خوم اینها بعضی از اثرات وضعی این عمل هست.


خواهری به من پیام دادن و موضوعی را مطرح کردند. خیلی خواستم برم و توی ایمیل خصوصی شون و جواب سوالشون را بدم. اما گفتم اینجا جواب بدم شاید سوال دیگر دوستان هم باشه و برادرها و خواهرهای دیگر هم استفاده کنند. 

خواهر نسیم 

من هم خیلی خوشحال هستم که می توانم آنچه یاد گرفتم بتوانم در اختیار مردم سرزمینم قرار بدم. راستش من برنامه ی این چنینی  واقعا نداشتم. یه مدتی فکر میکردم بیام درس زیست شناسی کنکور پزشکی را تخصصی آموزش بدم. 

بعدها خواستم که بیام و توی مسایل ذهن و خانواده به مردم سرزمینم و مردم دنیا کمک کنم. 

بزرگترین افتخاری که من میتونم نسبت به خودم داشته باشم شاید این باشه که از سنین پایین با یک روانشناس، بزرگ شدم و بعد از ان اساتید دیگر که به گفته ی حضرت رضا هر کس به من چیزی بیاموزد مرا تا آخر عمر بنده ی خود کرده است. و اساتید من تا آخر عمر مدیونشان هستم.

و یک اتفاق باعث شد که من بیام و در قالب این وبلاگ در مورد ترک خودیی و شهوات صحبت کنم و انچه میدانم و میتواند به مردم سرزمینم کمک کند در این وبلاگ نشر بدم که حتی اگر برای یک نفر نتیجه بخش باشد و ان شخص خداوند را پیدا کند من مسولیتم را انجام داده باشم.

بحث را طولانی نمیکنم و سریع می روم سراغ جواب به نوشته ی خواهر نسیم 

امیدوارم ایشون پیام را ببینند و دریافت کنند. 

خواهر گلم خداوند روح انسان ها را جدا ی از هم آفریده است. روح هم عین اینکه جسم ها با هم تفاوت دارند روح انسانها هم با هم متفاوت است. 

روح هایی که شبیه به هم هستند در اصطلاح به آنها روح های هم فرکانس میگویند و این روح ها سبب رشد فوق العاده ی هم میشوند. مثل زندگی ها ی موفق یا همکار های موفق 

اما اگر روح ها هم فرکانس نباشند و با هم درآمیزند یکی از آنها یا هر دوی آنها در کنار هم رنج میبرند 

و حتی ممکنه به سمت و سوی نابودی کشیده شود تا جایی که یک روح بالاخره کم می آورد و تسلیم میشود و بعد از آن دوباره یواش یواش زندگی آغاز میشود. 

البته روح هایی هم هستند که میمیرند و تسلیم نمیشوند. آنها دنیا و آخرت خودشان را سیاه و تباه میکنند. 

"خوانندگان محترم این پاسخ در جواب نوشته ای بود که یک نفر به خاطر اشتباهات یک نفر دیگر رنج میکشد و اذیت میشود و حتی آبرویش میرود"

خواهر گلم اولین قدم این است که شما بدانید شما یک انسان هستید و برادر شما یک انسان دیگر است. 

و عدم اعتماد به نفس و عدم عزت نفس و وابستگی سبب این میشود که فکر کنید شما هم در اشتباه دیگران مقصر هستید و این احساس رفته رفته واقعیت زندگیتون میشه و شما را از قطار زندگی عقب می اندازد. 

خواهر عزیز بدونید شما میتوانید اگر کمکی از دستتون بر می آید انجام دهید . کمک هم ااما کمک فیزیکی نیست . دعا بالاترین کمک است. و اگر خودتان را درگیر مسایلی کنید که خارج از توان شماست 

روح نازنینت را میکشی. یواش یواش احساس هم از وجودت خارج میشود. و رفتن احساس از وجود انسان یعنی نفهمیدن زندگی و تمام شدن زندگی.

پس بدونید مهمترین چیز شما روح و احساستونه که باید همواره مراقب آنها باشید.

"خوانندگان محترم خواهرمون گفته بودند خدا داره منو امتحان میکنه"

در جواب به این نوشته خواهرمون باید بگم خواهر عزیز خداوند ما را امتحان نمیکند. خداوند در قرآن میفرماید آنچه که بر سر شما می آید به واسطه ی چیزهایی است که قبلا فرستاده اید. 

خواهر گلم میدونی این یعنی چه یعنی این که تمام این ها به خاطر روح ملایمت بوده که شما سال ها آن را درگیر کرده بودین و روح الهی تون را به بدترین شکل ممکن آزار میدادین. آنچه بر سر شما می آید به واسطه ی چیزهایی است که از قبل فرستاده اید. و یه نکته ی بسیار مهم خواهر خوبم مسایل را ساده نگیرین . به خوب یا بد این موضوع کاری ندارم من ،" اما وقتی میگین برادر شما یه رابطه ی ساده مث بقیه ی رابطه ها با شخصی داشته است. این خودش کمتر از تشویق کردن نیست."

و در انتها باید بگم خواهر گلم آنچه در زندگی بر سر شما می آید به واسطه ی چیزهایی است که از قبل فرستاده اید. اگر از همین الان ارتعاش زندگی آبرومند و سلامتی و سعادت به این هستی بفرستین 

و روحتان را آزاد کنید زندگی آینده شما زمین تا آسمان با زندگی  امروزتان فرق خواهد داشت. 

و نکته ی اخر دوستان عزیز انسان در چنین شرایطی ممکنه به سمت خیلی از مسایل کشیده بشه. 

فشار های روحی و روانی ممکنه انسان را به سمت خودیی سوق بده. 

بعضی ها ممکنه سمت مواد مخدر بروند . عده ای روابط نادرست و ارتباط های ناخوشایند. 

عده ای هم ممکنه به سمت خودیی گرایش پیدا کنند. دوستان عزیز مهمترین اصل برای بیرون امدن از این شرایط کاشتن ارامش در وجود خودمان است. چرا که به محض اینکه ناامنی و ناراحتی و درد و امثال اینها می آید بدن تمایل دارد خودش را آرام کند و تنها کاری که به فکرش میرسد این است که از مسکن دردش که خودییه استفاده کند. در حالی که این کار حتی برای یک لحظه هم نمیتواند شخص را آرام کند. خود شخص دقیقا همین حس را پیدا میکند که برای لحظه ی اندک چند ثانیه یا حتی چند دقیقه 

آرامش پیدا کرده اما بلافاصله پس ان نه تنها مشکل هنوز هست بلکه درد خودیی هم به اون مشکل اضافه میشود و روز به روز مغز بیشتر تحلیل پیدا میکند جسم ضعیف تر میشود. عزت نفس کاهش می یابد و . 

دوستان عزیز مهمترین عامل پیدا کردن ارامش است و راه آرامش در کنار خداوند میگذرد . الا بذکر الله تطمئن قلوب 

یعنی اینکه در ادامه  مطالب بعدی در مورد خدا هم میگم. 

و حتی سه تا داستان از خودم براتون میگم که بدونید چقدر روحیات و احساسات مهمه. 

و در آخر برای خواهر عزیزمون ارزوی عاقبت به خیری و حال خوب در زندگی میکنم. 

دوستان شما هم برای خواهرمون انرزی مثبت بفرستین و دعا کنید. من هم همینجا دعا میکنم خداوند به خواهرمون عزت و آرامش بدهد و ایشون را خوشبخت ترین دختر کند.

برای ترک خودیی از سایت مس به طلا هم میتوانید کمک بگیرید. 


رفقا سلام قبل از اینکه در مورد این سرفصل با همدیگر صحبت کنیم. ضروری و لازم است این نکته را بگویم. تنها راهی که برای ارتباط جنسی و رسیدن به آرامش و رسیدن به خداوند وجود دارد. ارتباطی در قالب ازدواج و با موجودی به اسم زن و برای خانم ها موجودی به اسم مرد هست. چرا که ارتباط جنسی یعنی انرژی های جنسی پیوند انرژی ها و درآمیختگی انرژی ها با هم. زن یعنی وجود خداوند برای مرد. و مرد یعنی قدرت خداوند برای زن.

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها